به گزارش می متالز، کاهش بیش از ۴ هزار واحدی شاخص کل بورس در حالی رقم خورد که همچنان تقاضای بالا کلیت بازار و به ویژه در نمادهای کوچکتر را شاهد بودیم. به طوری که شاخص کل هموزن حتی با افزایش همراه شد. در این میان با ترافیکی از اخبار خوب و بد مواجه هستیم که تحلیل هر کدام جداگانه میتواند به نتایج متفاوتی برسد، اما در مجموع شاید فضای صحبتهای دم دستی بورسبازان را باز نگه دارد.
بازار سهام کشورمان مدتهاست بر مدار رویابافی حرکت میکند و هر کس برای کسب سودی سریع و قابل توجه در نقش خریدار ظاهر میشود. تکرار روند دائما صعودی در یکی، دو سال اخیر این ذهنیت را در جامعه به وجود آورده و حتی ریسکگریزترین افراد نیز به سمت بورس متمایل شدهاند. آنچه در حضور تازهواردها اهمیت مییابد، روایتهای دمدستی است که بتوان به سادگی برای رشد سهام دلیل تراشید. از مقایسه بورس با بازار مسکن گرفته تا بحثهای تورمی. دیگر کسی توجه نمیکند که بازار مسکن در عمده کشورهای نفتی به دلیل بیماری هلندی معمولا نسبت قیمت به اجاره نامتعارفی دارد و لزوما مقایسه آن با بازار سهام صحیح به نظر نمیرسد یا مثلا بحث تورم آینده، بدون مبنا ارائه میشود و صرفا اظهار میشود قرار است تورم بالایی داشته باشیم. نکته آن است که این عدد بینهایت نیست و نمیتواند هر میزان رشدی از قیمت سهام را جبران کند. به ویژه آنکه تورم صرفا میتواند بخشی از رکود احتمالی را جبران کند و نباید مشابه جهش ارزی سال ۹۷ به شبیهسازی پرداخت. در آن دوران به دلیل انباشت تورمی که وجود داشت و انتظارات برای رشد قیمتها بالا بود، اثر رکودی ناشی از جهش قیمتها با تاخیر دیده شد. به بیان سادهتر، در آن دوران انتظارات تورمی در گام نخست باعث افزایش خرید (با هدف حفظ سرمایه) و در نتیجه رونق فروش شرکتها شد و به تدریج که قیمتها تثبیت شدند شاهد نشانههای رکود بودیم. اما این بار، انتظارات تورمی با رکود همزمان شده و لزوما نمیتوان امیدوار بود با افزایش قیمتهای فروش، شرکتها بتوانند مشابه قبل فروش داشته باشند.
با همه اینها، بورسبازان تازهوارد تمایلی به تحلیلهای عمیق ندارند و صرفا تکجملههایی مثل «تورم برای بورس خوب است» را میپذیرند. بنابراین، همچنان انتظار میرود تا التهاب اقتصادی فروکش نکند، تقاضای سهام بالا بماند و رویاپردازی از سودهای کلان در بورس گسترش یابد.
در سمت دیگر، خبری که ابهام زیادی داشت به نظر میرسد به واقعیت رسیده است و آن هم کاهش نرخ سود سپرده حقوقیها به ۱۵ درصد است. همزمان همین روند کاهشی در بازار بدهی نیز رویت شد که میتواند نشاندهنده پیشخور شدن کاهش سود در بازار بدهی باشد. به طور کلاسیک، کاهش نرخ سود بانکی با افزایش ارزشگذاری شرکتها میتواند به نفع بورس باشد. یعنی نرخ سود پایینتر به معنای بالا رفتن نسبت قیمت به درآمد (P/E) در بورس است. اما چون عمدتا کاهش نرخ سود در زمانهای رکود رخ میدهد لزوما بورسهای جهانی واکنش مثبتی به این عامل نشان نمیدهد. پژوهشهای مختلفی رفتار اخیر را در بازارهای سهام جهانی تایید میکنند. با این حال، در فضای مثبت بازار سرمایه کشورمان انتظار میرود چنین رویدادهایی با اقبال سرمایهگذاران همراه شود. واکنش سهامداران به این اتفاق نیز در معاملات این روزها قابل توجه خواهد بود.
اما آنچه میتواند به طور واقعی و عملی از التهاب نقدینگی در بورس بکاهد عرضههای جدیدی است که در راه این بازار است. از عرضههای اولیه بزرگی که از فردا آغاز میشود و قرار است ادامه یابد گرفته تا عرضه سهام دولتی که مراحل پایانی خود را سپری میکند. این دو موضوع به طور همزمان اولا میتوانند فرصتهای جذابی را به سرمایهگذاران معرفی کنند و ثانیا مانع از رشد حبابگونه قیمت سایر سهام شوند. به هر حال، اگر در وضعیت فعلی سهامداری میکنید باید به این عرضههای بالقوه و قدرت بالای آنها در جذب نقدینگی کلان توجه کنید.
بازار جهانی نیز بالاخره روی مثبت تقریبا فراگیری به خود دید. از طرفی آمار مبتلایان به بیماری کرونا در بسیاری از کشورهای اروپایی سیر نزولی گرفته و باعث رشد قیمت سهام شد. در سمت دیگر، بازار نفت به امکان توافق میان عربستان و روسیه برای کاهش تولیدات خوشبین شد. اگر قرار باشد التهاب ناشی از کرونا در همه دنیا فروکش کند باید دید واکنش بورسبازان که تا کنون به دنبال التهابهای اقتصادی بودند چگونه خواهد شد. اما طبیعتا اتفاقی مثبت در بازار نفت برای بورس تهران نیز مثبت است. قرار است پنجشنبه سعودیها و روسها در نشستی غیرحضوری درباره کاهش تولیدات تصمیم بگیرند و اکنون سوال بازیگران بازار نفت، اولا میزان کاهش است و ثانیا نحوه مشارکت آمریکا در این برنامه است. هرچند ترامپ دچار سرگیجه جدی در این خصوص است، اما تمایل نامحسوسی برای بالا ماندن قیمت نفت دارد. به طوری که با وجود امتناع از مشارکت مستقیم در توافق نفتی عربستان و روسیه اظهار کرده است تولیدکنندگان شیل به دلیل قیمتهای بسیار پایین نفت، بدون نیاز به هماهنگی با کاهش تولید مواجه شدهاند. پس نیازی به تبانی ندارند و اقدام روسیه و عربستان به عقیده رئیس جمهور آمریکا کافی خواهد بود. همگام با رشد قیمت سهام و بازار نفت، شاهد بهبود وضعیت فلزات پایه نیز هستیم به طوری که بهای هر تن مس به بالای ۵۰۰۰ دلار رسیده است که میتواند تقاضا در سهام وابسته به گروه فلزی بورس را تقویت کند.